وجود خیریه ها از زمان بسیار قدیم بسیار مهم و ضروری بوده به طوری که خیریهها جزو پایههای محکم و پرقدرت جوامع انسانی در برطرف کردن مشکلات مردم است، غیر ممکن است به جامعهای نگاه کنید و در آن نیاز به کمک، را مشاهده ننمایید، و همه مردم آن جامعه را بینیاز بنگرید؛ با اندک نظری، در هر جامعهای واقعیتهای بسیار تلخ و دردناکی را مشاهده خواهید کرد که با وجود خیریهها و کمکهای مردمنهادی در قالبهایی همچون خیریهها میتوان این دردها را تسکین داد.
موسسات خیریه با نامها و وظایف مختلف و سیاستهای متفاوت به صورت رسمی و غیر رسمی در طول زمان به وجود آمدهاند تا کمکها و خدمات مردمی را به دست نیازمندان از کودک گرفته تا بزرگسال و کهنسال، به صورت سازماندهی شده و برنامه ریزی شده، برسانند.
و اگرچه در دنیای اطلاعات امروزی نیز برخی از مردم شناختی نسبت به خیریهها و نهادهای مشابه و عملکرد آنها ندارند؛ اما به هر صورت، فعالیتهای اینگونه نهادها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی حیاتی بوده و میباشد؛ و با قاطعیت میتوان گفت اهمیت نقش این موسساتِ غالبا مردمنهاد، کم از نهادهای دولتی و خصوصی در تصحیح روند جوامع نیست.
در این بین، مشارکت مردم با نهادهای خيريه در بهبود و ارتقاي سطح زندگي اقشار آسيبپذيرِ جامعه را میتوان از چهار موضع حائز اهمیت دانست:
- عاری بودن نظام دیوانسالاری و بروکراسی اداری در این نوع تشکیلات (برعکس سازمانها و نهادهای دولتی و اداری)
- تسهیل و سبکسازی بار مالی و اجراییِ بر دوشِ دولتها در امور فرهنگی و اجتماعیِ جوامع
- افزایش دهندهی همدلی و همراهی بینِ عموم مردم جامعه
- حذف کنندهی بین شکافهای طبقاتی در جوامع