کودکان، قربانیان بی دفاع آلودگی هوا

کودکان و آلودگی هوا

با آلودگی هوای تهران و شهرهای دیگر عمده نگرانی برای بزرگسالانی است که بیماری‌های قلبی-عروقی و ریوی دارند، اما واقعیت این است که کودکان نیز از گروه‌های در معرض خطر هستند و با توجه فیزیولوژی خاص‌شان بیشتر از بزرگسالان ممکن است تحت تأثیر آلودگی هوا قرار گیرند.

 

مطالعات نشان می‌دهند که کودکان به علت در حال رشد بودن ریه‌ها، نفوذپذیری بیشتر مجاری تنفسی و کوتاه‌تر بودن راه هوایی در برابر آلودگی هوا و آلاینده‌های محیطی آسیب پذیرترند. علاوه براین، کودکان در مقایسه با بزرگسالان، دو برابر سریع‌تر نفس می‌کشند و در هر واحد وزن بدن هوای بیشتری دریافت می‌کنند، بنابراین اگر هوا آلوده باشد، آلودگی بیشتری را جذب می‌کنند.

 

شواهد آماری نشان می‌دهد که آسیب‌پذیری کودکان نسبت به آلودگی هوا با مرگ و میر وسیع آن‌ها در مناطق آلوده جهان همراه بوده، به طوری که در سال ۲۰۱۲ حدود ششصدهزار کودک فوت کردند. همچنین در جهان سالانه تقریباً یک میلیون کودک بر اثر پنومونی می‌میرند که بیش از نیمی از موارد با آلودگی هوا ارتباط مستقیم دارند. در ایران آمار دقیقی از مرگ و میر کودکان در دست نیست، اما بدون شک تعداد قابل توجهی از مجموع قربانیان، کودک هستند.

 

در شرایط کنونی کودکان قربانیان شرایطی هستند که به آلودگی هوای کشور منجر شده است. واقعیت آن است در تصمیم‌گیری‌های که منجر به تشدید آلودگی هوا شده است، حقوق کودکان و شرایط آن‌ها به عنوان گروهی آسیب‌پذیر که توانایی دفاع از خود را ندارند، لحاظ نمی‌شود.

 

محاسبات مدیران و سرمایه‌داران عمدتاً بر محور منافع اقتصادی می‌چرخد و آنچه در این میان به حساب نمی‌آید آسیب‌هایی است که متوجه سلامت و زندگی شهروندان می‌شود.

 

بی‌توجهی به تبعات محیط زیستیِ فعالیت‌های صنعتی، لاینحل ماندن مشکل ترافیک، افزایش تولید و فروش اتومبیل و موتورسیکلت و اخیراً استفاده از مازوت در نیروگاه‌های برق که هوای شهرها و زیستگاه‌ها را آلوده می‌کنند، نشان‌دهنده آن است که با توجیه منافع و ضرورت‌های اقتصادی آسیب زدن به سلامت جامعه و کودکان عادی شده است.

 

آنچه از عادی شدن و تداوم این وضعیت آسیب‌زا جلوگیری خواهد کرد، مطالبه هوای پاک به عنوان اساسی‌ترین حق بشر و در رأس آن گروه‌های آسیب‌پذیر مثل کودکان بوده و لازم است ترجیح سلامت بر آنچه مصلحت اقتصادی خوانده می‌شود به یک مطالبه همگانی تبدیل و به طور مستمر پیگیری شود.

 

به قلم: سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید