مراقب ذهن فرزندان یتیم باشیم

یتیم

آنگاه که موضوع فقر و محدوده‌ی آن مطرح شده و بحث از تمایز فقیر از غیر آن به میان می‌آید، چندان نمی‌توان چارچوبی قطعی و مشخص را برای آن وضع کرد و تعریفی قاطع برایش آورد. چراکه فقر مبحثی نسبی است که بسته به زمان و مکان می‌تواند کاملا تغییر کند.

نرفتن به سفرهای خارجه در کشوری که اکثر مردمش چنین روندی در طول سال و یا چندین سال ندارند، موردی عادی است که اصلا جزو موارد فقر نمی‌گنجد؛ اما همین که در جامعه‌ای اکثریت آن جامعه توان رفتن یک یا چند سفر در سال را داشته و این کار را نیز انجام دهند، همین‌که شخصی نتواند از عهده‌ی یک سفر خارجه بربیاید، می‌تواند جزو افراد فقیر برشمرده شود.

موضوع سفر خارجه را به عنوان یک مثال بیان کردم تا فاحش بودن تعاریف فقر را خیلی بهتر به رخ بکشم. همان‌طور که اگر اشراف، فئودال‌ها و ثروتمندان صد یا دویست سال پیش، می‌توانستند زندگی بسیاری از فقرای امروزی را ببینند، به احتمال بسیار زیاد، نه تنها آنها را جز فقرا قلمداد نمی‌کردند، بلکه حتی آنها را در بسیاری از موارد از خود ثروتمندتر برمی‌شمردند.

البته منظور رد کردن موضوع فقر برای بسیاری از نیازمندان در میان نیست، بلکه بحث از نامعین بودن چارچوب فقر و نداشتن تعریفی واحد و قطعی برایش (بویژه در گذر زمان و در اقلیم‌های مختلف) است.

 

فقر با تعاریف و چارچوب‌های اجتماعی گره خورده است

پس می‌توان به راحتی دریافت که زمانی که حرف از فقر به میان می‌آید، نمی‌توان تعریفی مطلق را برایش ایراد کرد و صرفا می‌توان در کنار اداب و رسوم و رفتارهای یک جامعه، آنهم در محدوده‌ی زمانی مشخص، آن را تفسیر و درجه‌بندی کرد.

و همین موضوع نیز سبب می‌شود که در جوامع خط فرضی فقر ترسیم شود و زندگی مادی مردم را بر مبنای سطح این خط بسنجند و مطابق با آن فقیر را از غیر آن جداسازی کنند. که البته چنین چیدمان و درجه‌بندی نیز چندان صحیح و پذیرفته نیست.

 

ذهن مهم‌ترین عامل تعریف فقر و ثروت

اما آنچه که بیش از هر چیز در موضوع تعریف فقر و تفکیک آن نقش دارد، موضوع ذهن است. قطعا تا زمانی که فرد از نظر ذهنی خود را نیازمند و فقیر نداند، فقدان بسیاری از موارد مادی در زندگی‌اش، چندان تاثیری بر روی او و عملکردش نخواهد گذاشت.

عمدتا یک ذهن قوی، تا مادامی که در ضروریات زندگی و نیازهای اصلی (خوراک، پوشاک و مسکن) دچار مشکل و خلل نشده باشد، می‌تواند در مقابل فقدان سایر نیازها به راحتی تاب بیاورد. از همین رو است که تاریخ شاهد افراد به ظاهر فقیر زیادی بوده است که با وجود فقر ظاهری‌شان منشاء خیرات و برکات بسیار زیادی برای بشریت شده‌اند.

اما ذهنی که مملو از کمبودها است، خیلی زود در مالک خود احساس فقر و نداری را ایجاد می‌کند؛ و زمانی‌که شخص احساس فقیر بودن کند، کوته‌بین شده و به دنبال اهداف و نتایج کوتاه‌مدت و ناچیز خواهد رفت و آینده را نادیده می‌گیرد. از همین رو مصرف‌گرایی، عدم آینده‌نگری و عدم سرمایه‌گذاری بلندمدت بر روی خود، زندگی و داشته‌هایش، چیزهایی خواهد بود که عموما از او سر خواهد زد. و همین نیز او را به سمت فقر و نداری بیشتر سوق خواهد داد.

 

فقدان پدر، ذهن را فقیر می‌کند

همان‌طور بیان شد ذهنی که مملو از کمبودها است، مالک خود را به سمت فقر و نداری می‌کشد. و در این بین، فرزندانی که از نعمت پدر بی‌بهره می‌مانند، در کنار مشکلات مالی و معیشتی که متوجه‌شان خواهد شد (به دلیل نبود سرپرستِ زندگی‌شان)، کمبود شدیدی نیز در ذهن آنها بروز و نمود پیدا می‌کند که خود می‌تواند بیش از هر زمانی آنها را به سمت فقر و بدبختی رهسپار کند.

به همین دلیل، اگرچه موضوع تقویت بنیه‌ی ذهنی هر یک از فرزندان امروز، از ضروریاتی است که برای کاهش میزان فقرها، فلاکت‌ها و مشکلاتِ ناشی از آنها ضرورت زیادی دارد؛ اما داشتن توجهی ویژه به فرزندانی که پدر خود را به هر دلیل از دست داده‌اند در اولویتِ بسیار بالاتری قرار می‌گیرد. چراکه این دسته از فرزندان به مراتب بیش از کودکی مستعدِ کشانده شدن به سوی فقر و تبعات ناشی از آن هستند.

خیریه انصارالرسول سالیانِ متمادی است که در جهت کاهش آسیب‌های ناشی از فقدان پدر تلاش خود را به کار بسته است. اما آنچه که در این بین سبب توانمندی بیشتر این خیریه در این مسیر شده است؛ همراهی مادی، فکری و معنوی شما هموطنان عزیز است.

بی شک همراهی کماکانِ شما از ضروریاتی است که به این خیریه و خادمان آن نیرو می‌بخشد، و آن را برای ادامه‌ی مبارزه با همه‌ی ابعاد فقرِ ایتام و نیازمندان قویتر می‌کند.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید