You are currently viewing نوشته‌های کوتاه مربوط به کلمه ی یتیم

نوشته‌های کوتاه مربوط به کلمه ی یتیم

گلچین زیباترین شعر در مورد یتیم

شعر در مورد یتیم

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد یتیم برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

صدای شلیک گلوله

بیشه لرزید

جوجه اردک زشت اینبار یتیم شد

شعر در مورد یتیم

چو بینی یتیمی سرافکنده پیش

مده بوسه بر روی فرزند خویش

یتیم ار بگرید که نازش خرد؟

وگر خشم گیرد که بارش برد؟

شعر در مورد یتیمان

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی

فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست

پرسید زان میانه یکی کودکی یتیم

کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست

آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست

پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست

نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت

این اشک دیده ی من و خون دل شماست

ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است

این گرگ سالهاست که با گله آشناست

آن پارسا که ده خَرَد و مُلک، رهزن است

آن پادشا که مال رعیّت خورد، گداست

بر قطره ی سرشک یتیمان نظاره کن

تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست

پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود

کو آن چنان کسی که نرنجد ز حرف راست

شعر در مورد یتیم نوازی

من روزه ام!!!!

تمام سال را روزه ام.

ولی بجای دهان و شکم ، اندیشه ام را روزه ام.

فکر من حق ندارد به کسی بی حرمتی کند.

فکر من حق ندارد به کسی ناسزا بگوید.

فکر من حق ندارد به مال کسی دست درازی کند.

فکر من حق ندارد با زندگی کسی بازی کند.

فکر من حق ندارد به کسی بهتان بزند.

فکر من حق ندارد به کسی جفا کند.

فکر من حق ندارد با دل کسی بازی کند.

فکر من حق ندارد به کسی دروغ بگوید.

فکر من حق ندارد به یتیمی بی تفاوت باشد.

فکر من حق ندارد زورگو باشد.

فکر من حق ندارد بینوایی را ببیند و بی تفاوت از کنارش عبور کند.

فکر من ………………

آری من روزه ام ،

نه روزه نخوردن غذا ،

بلکه روزه انسان بودن،

روزه مردانه زیستن،

روزه جاودانه شدن.

آری من تمام سال را روزه ام.

تمام ساعتها را روزه ام.

تمام دقائق را روزه ام.

شعر در مورد یتیم

تا یتیم از یک بمن بخشید نیم

تو خریدی گوهر و دُرِ یتیم

 

شعر در مورد یتیم

یتیم وار در این تیم ضایع است دلت

برو یتیم نوازی بورز چون عنقا

 

شعر در مورد کودکان یتیم

در بحر درآ در یتیم از ما جو

آن در یتیم از چنین دریا جو

 

شعر درباره یتیم

در بحر درآ و عین ما از ما جو

آن در یتیم را در این دریا جو

 

شعر درباره یتیم نوازی

پرسید زان میانه یکی کودک یتیم

کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست

شعر درباره یتیمی

الا تا نگرید که عرش عظیم

بلرزد همی چون بگرید یتیم

برحمت بکش آبش از دیده پاک

بشفقت بیفشانش از چهره خاک

شعر درباره یتیمان

دنیا زیباتر می شود ، اگر :

در حضور بیمار ، سلامتی مان را به رخش نکشیم !

در حضور فقیر ، دم از مال منالمان نزنیم !

در حضور ناتوان ، قدرت نمایی نکنیم !

در حضور غصه دار ، خوشحالی نکنیم !

در حضور زندانی ، آزادی مان را جلوه نمایی نکنیم

در حضور افرادی که فرزند ندارند ، از بچه هایمان تعریف نکنیم !

در حضور یتیم ، از پدر و مادرمان تعریف نکنیم !

شعر در مورد یتیمی

صدف به دست تهی صد یتیم را پرورد

تو هم ز آبله کف یتیم پرور باش

 

شعری در مورد یتیم

ای صدف لعل تو حقه در یتیم

عارض تو بی قلم خط زده بر لوح سیم

 

شعر در مورد بچه یتیم

در یتیم توام تا که درآمد به چشم

چشمه چشمم بماند غرقه در یتیم

 

شعر درباره یتیم نوازی حضرت علی

کف کریمش از بس فشانده در یتیم

یتیم ساخته پروردگار عمان را

 

شعر زیبا در مورد یتیم

ای صدف لعل تو حقه‌ی در یتیم

عارض تو بی قلم خط زده بر لوح سیم

شعر درباره کودک یتیم

در یتیم توام تا که درآمد به چشم

چشمه‌ی چشمم بماند غرقه‌ی در یتیم

شعر در مورد بچه های یتیم

مرا باشد از درد طفلان خبر

که در طفلی از سر برفتم پدر

یکی خار پای یتیمی بکند

بخواب اندرش دید صدر خجند

همی گفت و در روضه ها می چمید

کز آن خار بر من چه گلها دمید

شعر درباره کودکان یتیم

خسته ام مثل یتیمی که از او فرفره ای

بستانند و به او فحش پدر هم بدهند!

شعر درباره یتیمان کوفه

او چون گهر یتیم بود شه یتیم دوست

شاید گر از قبول ملک مفتخر شود

 

شعر در مورد یتیم

بیامد آتش و بر راه عاشقان بنشست

که ای مسافر این ره یتیم باش یتیم

 

شعری درباره یتیمان

چو بایدت که تو را بحر دایه وار بود

مثال دانه در رو یتیم باش یتیم

 

شعر یتیم

جور بر بیوه و یتیم خود مکن

ای ستم گر بر زن بیوه و یتیم

 

شعر یتیمی

یکی شبهای وانفسای دنیا

شنیدم ناله ی یک طفل تنها

خداوندا ندارم من به دنیا

رفیق وهمدمی جزاشک شبها

نه دست مادری تسکین غمها

نه آغوش پدر دارم خدایا

یتیم وبی کس ونالانم اینجا

برایم درد وغم کردی مهیا

که چون پروانه ای صدرنگ زیبا

بسوزم اینچنین بر شمع غمها

که هرشب هست برمن مثل یلدا

وجودم را فرو بردی به غمها

ودیدم ناگهان آن طفل تنها

به خوابی رفت دراین سوزوسرما

همی رفتم کنار او در انجا

ودیدم رفته بود از دارِ دنیا

ندانم حکمت کارت خدایا

چرا رحمی نمانده توی دلها

که من سردر گمم در کاردنیا

چه ظلمی کرده بود این طفل تنها

چراجان داددر این سوز وسرما

جوابم را بده یابار الاها

شعر یتیمی درد بی درمان

تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم

با دست خودش داده اناری به یتیمی

شعر یتیم نوازی

هیچوقت این دو جمله رونگو : 1 – ازت متنفرم 2 – دیگه نمیخوام ببینمت

هیچوقت با این دو نفر هم صحبت نشو 1 – از خود متشکر 2 – وراج

هیچوقت دل دو گروه رو نشکن : 1 – پدر و مادر 2 – دوستان با معرفت

هیچوقت این دو کلمه رو نگو : 1- نمیتونم 2- بدشانسم

هیچوقت این دو جمله رو باور نکن : 1 – آرامش در اعتیاد 2 – امنیت دور از خانه

همیشه به دو چیز دل ببند : 1- صداقت 2- عشق

همیشه دست دو نفرو بگیر : 1- یتیم 2 – عشق واقعی

شعر یتیما با ظرف شیر

پشت صدف از لبت شکسته

در در شکمش یتیم گشته

 

شعر در مورد یتیم

علم دانستن فقیر و نقیر

علم ازردن یتیم و صغیر

 

شعر یتیمان علی

ور از آنها فزون شود چندی

نکند با یتیم پیوندی

شعر یتیم عیوض

پروانه های یتیم شعرم

از لای دفترم پرواز می کنند

و

کنار چند ابر مهربان

شاعر می شوند…!

شعر یتیمی رقیه

با یتیما بازی می کرد

دست رو سراشون می کشید

می گفت به مردم همیشه

با اون ها مهربون باشید

شعر یتیم ایواز

پیامبر اکرم میفرمایند:

وقتی که یتیم گریه کند، عرش خداوند به لرزه در می آید…پس خداوند می فرماید:

چه کسی این بنده ی مرا به گریه انداخته؟

من پدر و مادرش را از او گرفتم. قسم به عزّت و جلالم،…هر کس این یتیم را ساکت و آرام کند،…من بهشت را برایش واجب می کنم

شعر یتیمی درد بی درمان یتیمی

هیچ در یتیم را هرگز

عقب از بهر عاقبت آیین

 

شعر یتیمی امام زمان

صدگونه چو من یتیم احسان

برخاک دریغ یادگارش

شعر یتیمی حضرت رقیه

تا کودکی یتیم همی بیند

اندام طفل خویش نیاراید

 

شعر یتیمی

پروازِ منتظرِ

نگاهِ

دخترِ یتیمِ دیار ما

زیر سایه ی

آلاچیق شکسته ی احساس کاذب مان

تلنگری است

به تفکر اندیشمند

انساندوستی ما.

ما انسانیم آیا !!؟.

شعر درباره یتیمی

دیگه چیزی نمیدونم 

از این ظلم های بی پایه

 مگه کسی هم میدونه

بچه یتیما هستن بیخونه

شعر در مورد یتیم

غمگینم …

همانند کودک ” یتیمی “

که برای نیاوردن اولیا به مدرسه باید برای تنبیه مشق شب بنویسد …

” بابا ” نان داد …

شعر برای یتیمی

روی مادر ندیده ام هرگز

چشم طفل یتیم، روشن نیست

شعر کوتاه یتیمی

سدگیر به کپان بسختید سیم

زن بیوه و کودکان یتیم

 

متن شعر یتیمی درد بی درمان

ای در یتیم چون یتیمان

افتاده بر آستان مادر

 

شعر یتیمی درد بی درمان یتیمی

بخوشید سرچشمه های قدیم

نماند آب، جز آب چشم یتیم

 

متن شعر یتیمی درد بی درمان یتیمی

امشـب

مـن هـم

یتـیـم می شـوم …

ولـی …

نـه

از چــاه نـمی گویـم …

شعر کامل یتیمی درد بی درمان یتیمی

یک اربعین دویده ام و زخم دیده ام

دنبال ناله های یتیمان زار تو

شعر یتیم نوازی امام علی

امام علی (ع):

هر که یتیمان را سرپرستی کند فرزندانش رسیدگی شوند

شعر یتیم نوازی علی

بحر را کرد همتت در خاک

لاجرم گوهرش بماند یتیم

 

شعر یتیم نوازی حضرت علی

نزد نطقت سخن یتیم بماند

پیش جودت سخا عقیم بماند

 

شعر درباره یتیم نوازی

صدف ما اگر چنان باشد

درج در یتیم آن باشد

 

شعر در مورد یتیم نوازی

یتیمی کز پی بوطالب آمد

کنون در یتیم طالب آمد

شعر درباره یتیم نوازی حضرت علی

ور ودیعت نهند مال یتیم

نزد ایشان، غنیمت انگارند

 

متن شعر یتیما با ظرف شیر

ای آخرین رنج،

روزی شانه هایم به غایت لرزید.

ای آخرین رنج،

گریه هایم تمام و

اشک های شوقم به غایت روزی خشک

عشقمان یتیم شد.

کاش می دانستی

این عشقِ یتیم شده را

بزرگ کردن

با دستانی خالی،

به تنهایی،

چقدر سخت است

و چقدر صبر می خواهد!

شعر در مورد یتیم

ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر

طالب لقمه ای از نان توام یازهرا

شعر اشک یتیم پروین اعتصامی

بگو با من حدیثی از غمت را

عطایم کن دلی عبدالعظیمی

گرفتم نان و خرمای غزل را

علی هستی و من بچه یتیمی

همیشه در خیالم سیب دارم

که نیمی هادی و مهدی است نیمی..

شعر طفل یتیم پروین اعتصامی

آنکس که اسیر بیم گردد

چون باشد چون یتیم گردد

شعر یتیم از پروین اعتصامی

چه دریاهای خون دارم به دل من

یقین در جان من در یتیم است

 

شعر اشک یتیم پروین اعتصامی با معنی

از آن زلف سیه بر مشکن آن را

بنا گوش ترا در یتیم است

 

شعر کامل اشک یتیم پروین اعتصامی

ز یاد خنده مردم فریبت

مرا دو دیده پر در یتیم است

 

معنی شعر طفل یتیم پروین اعتصامی

شد عمرها که از نظر اعتبار خلق

غلطان گذشت گوهر اشک یتیم ما

 

متن شعر اشک یتیم پروین اعتصامی

بر صاف ضمیران بود آشوب حوادث

صد موج کشاکش بسر در یتیم است

 

شعر دختر یتیم از پروین اعتصامی

یتیمی بی نوا آزرده خاطر

بشد عاشق چو بر یک دخت شاطر

یکی دختر که رعنا بود و خوشگل

قیامت قد؛ قیامت رو ؛ جواهر

ولی دختر ز آن جا رخت بر بست

چنان گویی که گردید است مسافر

به هر گاهی که مادر نان طلب کرد

به چشمان می شد آن دختر چو ظاهر

ولی افسوس آن زیبا نیامد

پناه آورد عاشق سوی شاعر

به گو شعری که دلبر باز آید

دلم را شاد کن وافر به وافر

نوشت از بهر او شعری بسی ناب

جوان خوش از درون شد روح طاهر

ولی افسوس که شعر را سوخت شاطر

شدش از این خبر آزرده خاطر

یتیمی گر قرارش آرزو بود

پدر کی مرده بود اندر بنادر

یتیمان آرزوها خام دارند

به جز گاهی که آن هم هست نادر

شعر در مورد یتیم

بگو با من حدیثی از غمت را

عطایم کن دلی عبدالعظیمی

گرفتم نان و خرمای غزل را

علی هستی و من بچه یتیمی

همیشه در خیالم سیب دارم

که نیمی هادی و مهدی است نیمی..

شعر در مورد یتیمان

انشام دوباره بیست بابای گلم!

موضوع: (کسی که نیست)

-بابای گلم-

دیشب زن همسایه به من گفت: یتیم

معنای یتیم چیست بابای گلم!

من منتظرم عزیزم!حتما” برگرد

از این سفر دراز لطفا” برگرد

دعوت شده ای به مدرسه،باباجان!

یک لحظه فقط بیا و فورا” برگرد

شعر در مورد یتیم نوازی

چو طفل اشک گداز دلیست پرورش من

یتیم عشقم و ربطی بشیر دایه ندارم

 

شعر در مورد یتیم

بحر فطرت بگهر سازی من میگوید

گرچه صیقل زده ام آینه اشک یتیم

 

شعر در مورد کودک یتیم

دل گداخته مضمون گوهر دگر است

محیط آب شد اما نه بست اشک یتیم

 

شعر در مورد کودکان یتیم

اشکیست هر کجا گره دیده یتیم

از خجلت آب گرد و نظر بر گهر مکن

شعر درباره یتیم

عطش حرص یکقلم زجهان برده رنگ نم

همه خاکست آب هم به یتیم نماز کن

 

شعر درباره یتیم نوازی

تـو بَرای ِ این عـاشقانهـ هـ آ …

پدری نکردهـ ای …

چهـ یتیم شُدَند حَقیرآنهـ !!

شعر درباره یتیمی

چه نمازی سـت؟ کز آن می رود ایمانِ یتیم

دیـده بُگشـــــا و ببیـن حــالِ پـریشـــانِ یتیم

چه نمازی؟ به سحر خواندی و درشامگهان

دُرِّ اشـــکی ست فــراورده ی چشــمانِ یتیم

پاسخت چیسـت الاعاشقِ سیم و زَر و زور؟

بوده ای گــرگ، به چشــمانِ هـراسـانِ یتیم

چون گلی بر لبِ جــویی بزند بوسـه بر آب

می تــراود غــــزلـم از لبِ غــم خـوانِ یتیم

می بَرَد لشگرِ غم را به سحر ناله ی عشـق

تا شـــود شـــاد، دلِ پُـر غـــــمِ انســـانِ یتیم

گــر چــه جـــانانِ جهــاننـد، بـزرگـانِ ادب

ســـــائـلاننـد، درِ خـــانـه ی سـلـــطانِ یتیم

در ســحـرگاه…، بخــواندند بـه آئیــــنِ ادب

سعدی و حافــظ و هاتف، همـه قــرآنِ یتیم

شعر درباره یتیمان

مال یتیم

نیست

منار و دکل نفت

که رفت در چاه جیب

جایزه اما

از حقوق مستمری

در جیب چند تا شعر

هست

مال یتیم !

شعر در مورد یتیمی

بسته راه نفسم بغض و دلم شعله ور است

چون یتیمی که به او فحش پدر داده کسی

شعر در مورد یتیم 

وقتی پدر نیست انگار زندگی هم نیست آرامش هم نیست

وقتی پدر نیست انگار همه چیز عوض شده

وقتی پدر نیست انگار زندگی با هیچ چیزی شیرین نمیشه

وقتی پدر نیست انگار خنده ها از هزاران گریه تلخ تر میشه

کاش خدا یه فرصت دیگه بهم میداد تا با پدرم بودن را

بیشتر احساس میکردم

کاش میشد دوباره تو آغوشش برم و بهش بگم دوستش دارم

بهش بگم بابا زندگی بی تو معنا نداره

کاش میشد فرصت های از دست رفته رو جبران کرد…

بابا خیلی دوست دارم دلم برات تنگ شده

 

دیدگاهتان را بنویسید