گاهی لازم است شلخته درو کنیم

خوشه چین

در روزگاران قدیم، شغلی به نام خوشه‌چینی وجود داشت. شغلی که اگرچه امروز خیلی کمتر به چشم می‌آید، اما هنوز هم رنگ و بوی آن به شکل‌های مختلف به مشام می‌رسد.

 

آن زمان‌ها خوشه‌‌چین‌ها که دست‌شان تنگ بود و خرمن و مزرعه‌ای هم نداشتند، در پشت سر دِروگر‌ها راه می‌افتادند و خوشه‌های جامانده و فراموش‍ شده را از زمین بر می‌داشتند و به این صورت، قوطی اندک برای زندگی خود جمع می‌کردند.

 

اما گاه صاحب مزرعه به دروگران دستور می‌داد که کمی شلخته‌تر درو کنند تا چیزی هم گیر خوشه‌چین‌ها بیاید.

 

و حافظ نيز در بیتی از اشعارش چنين می‌گوید:

ثوابت باشد ای دارای خرمن

اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی

 

امروز نیز، کسانی که برای رفع نیازهای ضروری زندگی خود دست به دست‌فروشی، واکاوی زباله‌های دیگران، جمع‌آوری ضایعات و … می‌زنند، همان «خوشه چین» های روزگار ما هستند، آنهايى که در این شرایط بسیار بد، چشم امیدشان به آن است که:

  • از جیب ما «اسکناسی» بیرون بیاید و چیزی از بساط مختصرشان خرید شود.
  • یا کهنه لباس‌هایی از ما جدا شده و به دیوار مهربانی آویزان شود.
  • یا مانده خوراکی‌هایی جدای از زباله‌های بدبو و گندیده گذاشته شود تا قابل استفاده باشد.
    و …

 

پس گاهی لازم است، آگاهانه و دانسته کمی شلخته درو کنیم؛ تا بلکه خوچه‌چینی از این کردار ما عایدی داشته باشد.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید