کمک به نیازمندان، حرکتی کاملا پسندیده است که هر عقل سلیمی هم به صحیح بودن آن صحه میگذارد و هم آثار سازندهی بسیاری برای آن میتواند برشمرد.
به جای دادنِ ماهی، ماهیگیری یاد دهید
اما آنچه که بیش از کمک به نیازمندان، میتواند مفید واقع شود، توانمندسازی ایشان برای قرار گرفتن بر روی پای خودشان است.
در واقع تا زمانی که در جهت رفع نیازِ نیازمندان (بویژه نیازهای مادی آنها) کمک و تلاش صورت پذیرد، اگرچه این ارتفاع نیاز به خوبی هم صورت پذیرد، اما باز هم احتمال بازگشت نیاز و نیازمندیِ مجددِ فرد وجود دارد.
مثلا اگر برای نیازهای ضروری یک خانوادهی نیازمند تلاش کنیم و به آنها پوشاک مناسب بپوشانیم و خوراک مناسب بخورانیم؛ اگرچه این کار بسیار پسندیده است، اما قطعا بسیار زود، این خانواده نیازمند خوراک خواهد شد و چندی نمیگذرد که با مندرس شدن لباسهایشان، نیازِ مجدد به پوشاک نیز بوجود خواهد آمد.
اما اگر به همان خانواده نحوهی رشد مالی، ارتزاق و کسب روزی و امثال این را بیاموزیم و این خانواده را از یک خانوادهی مصرفی به یک خانوادهی مولد تبدیل کنیم؛ بی شک اگرچه تا زمان آماده شدنِ کاملِ ایشان برای ایستادن بر روی پای خود، کماکان نیازمند یاری دیگران هستند؛ اما خیلی طول نخواهد کشید که نیازشان به دیگران کاملا رفع خواهد شد و از آن به بعد، خودشان میتوانند بدون وابستگی به دیگران، نیازهای ضروری و ورای آن را مرتفع کنند.
تغییر چارچوب فکریِ نیازمند، لازمهی توانمندسازی اوست
اما پیش از بکارگیری هر روشی که برای توانمندسازی یک فرد نیازمند لازم و ضروری است، لازم است که فکر او را از هر گونه احساس نیازِ کاذب منحرف کرده و به آمادگی کامل ذهن وی پرداخته شود.
در حقیقت تا زمانی که شخصی احساسات و تفکراتِ محدود کنندهای همچون موارد زیر را در ذهن خود حمل کند، نمیتواند حصارهای نیاز، فقر و نداری را از اطراف خود بردارد و به رشد خود کمک بکند.
- من برای نیازهای ضروری ام محتاج دیگران هستم
- من قادر به انجام فعالیتها، کارها و مشاغلِ درآمدزا نیستم
- من محکوم به نداری و فقر هستم
- تمام نقدینگی که به دست من میرسد باید صرف هزینههای زندگی شود
- دیگران حقِ مرا خوردهاند و خودشان باید مشکلات و نیازهای من را رفع کنند
و …
رفع ذهنِ نیازمند، بزرگترین کمک به نیازمندان
تحقیقاتِ متعدد پژوهشگران (بویژه در سالهای اخیر) نیز به خوبی اثبات کرده است که بزرگترین محدودیت نیازمندان، ذهنِ نیازمند آنها است، و تا زمانی احساس نیاز به هر چیز و یا هر کس از ذهن و فکر ایشان نقش برنبندد، قادر نخواهند بود تا خود به تنهایی و برای همیشه نیازهای خود را پاسخگو باشند.
اتفاقا دین اسلام نیز بدین موضوع به خوبی آگاهی داشته و از همین رو، ایجادِ شرایط حرکت و پویایی برای افرادِ نیازمند که موجب تغییر چارچوب فکریشان نیز میشود را بر کمکهای بلاعوض ارجح دانسته، به گونهای که ثوابِ قرض دادن را از ثوابِ صدقه دادن بیشتر برمیشمرد، چراکه صدقه صرفا نیاز کنونی نیازمند را رفع میکند، اما قرض، هم نیاز فعلی او را رفع میکند و هم او را وادار به تلاش و کوششی میکند که قطعا در پی آن رشد، شکوفایی، پویایی و موفقیت خواهد بود.
خیریه انصارالرسول (ص) نیز با دانستن و اهمیت دادن به این موضوع، مدت تقریبی پانزده سال است که علاوه بر صرف کمکهای شما خیرینِ عزیز برای برطرف سازی نیازهای روزمرهی ایتام و خانوادههای ایشان، با ارائهی آموزشهای گوناگونِ تربیتی، معیشتی و … به خانوادههایی که سرپرست خود را از دست دادهاند (بویژه مادران خانواده) تمام تلاش خود را برای پویاسازی ایشان به کار بسته و از این پس نیز بر این امر مهم همت خواهد گمارد.
قطعا در این راه، کمکهای مداوم مادی و غیرمادی شما بزرگواران نیز برای بهبودِ کیفیت این کمکرسانیها بسیار مفید خواهد بود.