روایات متعددی که از نبی اکرم (ص) درخصوص موضوع یتیمنوازی به دست ما رسیده است؛ ضرورتی را برای مسلمین به تصویر میکشد که جدای از هر گونه دلیل و توجیه و منطقی که میتواند ما را به مسئلهی یتیمنوازی و رسیدگی به ایتام ترغیب کند، حکمی شرعی و اخلاقی را بر ما روا میدارد و التزامی به مراتب بزرگتر از روند عمومی برای ما مسلمانان ایجاد میکند.
پیامبر اکرم (ص) درباره ضرورت یتیمنوازی میفرمایند:
تُحِبُّ أن يَلينَ قَلبُكَ ، و تُدرِكَ حاجَتَكَ ؟: اِرحَمِ اليَتيمَ و امسَحْ رأسَهُ ، و أطعِمْهُ مِن طَعامِكَ ، يَلِنْ قَلبُكَ و تُدرِكْ حاجَتَكَ
آیا دوست داری دلت نرم شده و آرزویت برآورده گردد؟ [پس] بر یتیم ترحم کن و دست محبتت را بر سر او بکش و از غذای خودت به او بخوران تا قلبت نرم و حاجتت روا گردد. (کنز العمال، جلد 3، حکمت 6002)
و یا در جایی دیگر میفرمایند:
ما مِن مُؤمنٍ و لا مُؤمِنَةٍ يَضَعُ يَدَهُ على رأسِ يَتيمٍ تَرَحُّما لَهُ إلاّ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ بكُلِّ شَعرَةٍ مَرَّت يَدُهُ علَيها
هر مرد مؤمنی و یا زن با ایمانی که از روی مهربانی دست خود را بر روی سر یتیمی بکشد خداوند متعال به عدد هر مویی که آن دست لمس میکند، یک ثواب برای آن مؤمن (یا مؤمنه) مینویسد. (ثواب الاعمال، صفحه 237)
و حتی در سیرهی نبوی آمده که آن حضرت (ص) روزی در راه اصلی مدینه میگذشتند، چند کودک را دیدند که طفلی را دوره کرده و او را به نداشتن پدر تمسخر میکنند و میگویند که تو پدر نداری اما پدر ما فلان و بهمان است و دارای شأن و مقام میباشد، تا جایی که کودکِ یتیم بنای گریستن گذاشت. پیامبر گرامی نزد او رفتند و پرسیدند: چرا گریه میکنی؟
گفت: من پسر فلانی هستم که در جنگ احد کشته شد، مادرم شوهر کرد و مرا از خود راند و خواهرم نیز فوت کرده است
پیامبر مهربان، او را نوازش و آرام کردند، و سپس فرمودند: اگر پدرت را کشتند، من پدر توأم و همسرم مادرت و فاطمه خواهرت است
کودک نیز خوشحال شد و فریاد برآورد: بچهها، اکنون مرا سرزنش و تمسخر نکنید که پدر و مادر و خواهر من از همه شما بهتر و برتر هستند
سپس حضرت او را به حضرت فاطمه (س) سپردند، حضرت فاطمه نیز او را نوازش و پاکیزه کردند و لباسی تمیز بر او پوشانیدند و این یتیم تا رحلت پیامبر در خانهی آن بانوی بزرگوار بود. (محدث نوری / مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 474)
﴿میلاد باسعادت حضرت نبی اکرم (ص) بر تمام آزادگان جهان مبارک باد﴾